اول مه در ايران
سياوش دانشور

يک خصوصيت اول مه امسال ايجاد يک اتحاد و همکارى بين سنديکاهاى شرکت واحد و نيشکر هفت تپه و نهادهاى فعالين کارگرى متشکل در شوراى همکارى بود. تنظيم يک قطعنامه سراسرى و تصميم به ابراز وجود علنى در تهران و سنندج و کرمانشاه و سقز و جاهاى ديگر نقطه قدرت حرکت اول مه امسال بود. اتحاد ايجاد شده و حق بجانبى موجه براى برپائى مراسم مستقل اول مه٬ مستقل از اختلافات واقعى و غير واقعى موجود٬ يک نياز تامين منفعت عمومى جنبش کارگرى است. گرايشات موجود در جنبش کارگرى هر اختلافى داشته باشند بايد برسر استقلال اين جنبش و منافع وسيع تر طبقاتى متحد باشند.

چند نکته سياسى و سبک کارى را دراين مورد بايد تاکيد کرد؛

١- در شرايطى که خانه کارگر و شوراهاى اسلامى تمام نيروى خود را براى بردن کارگران پشت مضحکه انتخابات و زدن مهر کارگران به تداوم ارتجاع اسلامى سرمايه داران بسيج کرده اند٬ تاکيد بر استقلال جنبش کارگرى و خواستهاى برحق آن يک ضرورت حياتى است. اين جنبه مهم در سياست اين تشکلها و نهادهاى فعالين کارگرى در اول مه امسال تاکيد شد. برخورد وحشيانه حکومت به مراسمهاى مستقل کارگرى و سرمايه گذارى امثال سرحدى زاده و محجوب و ديگران براى بردن کارگران پشت مضحکه انتخابات تا همينجا ضربه اساسى خورده است و بايد تماما منزوى و طرد شود. خانه کارگر حتى جرات نداشت که مراسمش را علنى کند چون ميدانست به مراسم محاکمه سرمايه دارى تبديل ميشود.

٢- گرايشى در ميان اين تشکلها و کميته ها وجود داشته و دارد که تحقق تشکل و خواستهاى کارگران٬ از جمله قانونيت تشکل و دفاع از امنيت شغلى و مقابله با بيکارى و غيره را٬ تلاش ميکند در چهارچوبهاى دولتى و همکارى با کارفرما و در حاشيه فعاليتهاى خانه کارگر و دفاع از سياستهاى ناسيوناليستى تامين کند. اين تمايل و خط غير کارگرى در اول مه امسال بروزى نداشت. عبور کامل از اين گرايش و تاکيد بر استقلال جنبش طبقه کارگر و تقويت اين استقلال از دولت و نهادهاى دولتى هنوز يک قلمرو مبارزه طبقه ماست.   

٣- دلمشغولى با مسائل حاشيه اى و سياستهاى سکتاريستى از يکسو و متکى نبودن مستمر به دخالت کارگران از سوى ديگر همواره يک معضل تشکلها و نهادهاى فعالين کارگرى موجود بوده است. اين مسئله باعث شده بود که همواره افتراق و جدلهاى بيمورد بيشتر از اتحاد حول مسائل واقعى کارگران خودنمائى کند و انرژى و وقت فعالين را تلف کند. اتحاد ايجاد شده حول اول مه٬ حتى اگر اتحادى با دوام نباشد٬ نتيجه حاشيه اى کردن اين سکتاريسم و سبک کار غير کارگرى بود. اين درس را بايد بارها مرور کرد.

۴- کارگران و فعالين کارگرى در اول مه بر حق برپائى مراسم مستقل و علنى خود تاکيد کردند. جنبش اول مه در ايران براى اين خواست سالها جنگيده و سرکوب شده و تلفات داده است. اساسا آوازه جنبش کارگرى ايران در دو دهه اخير از دريچه اقدام کارگران براى برپائى مراسم مستقل اول مه بوده است. تاکيد براين خواست بيان روشنى از اين واقعيت است که کارگران در مقابل سرکوب و پرونده سازى از خواست هايشان کوتاه نمى آيند. اول مه بايد برسميت شناخته شود و تعطيل باشد و کارگران و سازمانهاى متنوع شان بتوانند مراسمها و جشنهاى اول مه را در مراکز شهرها و محلات کارگرى  برگزار کنند. جشن اول مه يکى از بزرگترين و مورد توجه ترين جشن ها و مراسمها در کشورهاى مختلف است.

۵- فراخوان به برگزارى اول مه در مرکز شهر و اماکن پر تردد٬ و مصمم بودن براى برگزارى آن عليرغم ممنوعيت هاى قانونى حکومت٬ در قياس با برگزارى گلگشت ها و مراسمها در بيابان و بدور از چشم جامعه يک نقطه قوت سبک کارى بود. اين بيانى ديگر از اين واقعيت بود که کارگران خود را محق ميدانند و تسليم ارعاب و تهديد نميشوند. متقابلا سرکوب اين مراسمها توسط اوباش سرمايه نشان وحشت عميق آنان از هر تحرک کارگرى است. نفس اين اقدام٬ عليرغم هر اشتباه محاسبه تاکتيکى٬ سرها را به طرف اول مه و کارگر و جنبش کارگرى برگرداند. اگر کارگران در ايران ميتوانستند اول مه را مانند بسيارى از کشورها با اعتصاب و کار نکردن و برپائى جشنهاى مختلف در محلات کارگرى همراه کنند٬ سنت اجتماعى ترى را تقويت ميکردند و تاثيرات سياسى وسيع ترى ميداشت و رژيم ناتوان از مقابله دراين ابعاد بود.

۶- يک نقطه ضعف پايه اى تر تدارک اول مه متکى نبودن به مراکز کار و محلات کارگرى و اتکا به مجمع عمومى بود که ميتوانست به اول مه ابعادى توده اى و وسيع بدهد. اين معضل سبک کارى نيست٬ نگرشى است. اگر فعالين کارگرى و تشکلهاى موجود کارگرى تلاشهاى سراسرى را متکى به اين پايه وسيع ميکردند نتايج سياسى و عملى بهترى ميگرفتند. تجربه اول مه ١٣٨٨ را بايد بازخوانى و مرور کرد و نقط ضعف و قوت را شناخت. بايد تلاش کرد روى تعادل ايجاد شده در اول مه پايه هاى يک اتحاد وسيع تر کارگرى٬ يک اتحاد متکى بر توده کارگران در مراکز کار و محلات کارگرى را ايجاد کرد. لازمه اين امر اتکا به سنتهاى راديکال و عمل مستقيم کارگرى٬ اتکا به سنت مجمع عمومى و شورائى کارگران و دخالت مستقيم و مستمر توده کارگران است.

٧- قريب ١٢٠ فعال کارگرى و شرکت کننده در مراسم پارک لاله تهران و مراسم کارگران مکانيک دستگير شدند. از ١١ ارديبهشت هر روز خانواده هاى دستگير شدگان در مقابل زندانها و مراکز انتظامى رژيم هستند و جواب سربالا ميگيرند. تلاش متحد در داخل و خارج براى آزادى فورى و بيقيد و شرط کارگران زندانى و دستگير شدگان اول مه٬ دفاع از حقانيت برگزارى مراسمهاى مستقل اول مه٬ مقابله با هر بهانه "غير قانونى" بودن و سياست پاپوش دوزى و پرونده سازى مرسوم٬ مقابله با سياست گروکشى و وثيقه هاى سنگين که هدفى جز ساکت کردن و خانه نشين کردن فعالين کارگرى و اجتماعى ندارد٬ وظيفه امروز جنبش کارگرى و فعالين آن و همه نيروهائى است که از حقوق و آزاديهاى فردى و اجتماعى دفاع ميکنند. حمله به مراسمهاى کارگران و ضرب و شتم و دستگيرى آنان بايد با سيلى از محکوميت روبرو شود و فشار براى آزادى آنان روى جمهورى ضد کارگر اسلامى تشديد شود. اول مه ١٣٨٨ ايران بيانگر عزمى در طبقه کارگر در دفاع از جنبش اش و خواستهاى مستقل اش بود. سرکوب اول مه توسط چماقداران سرمايه به نتايج مورد دلخواه آنان نخواهد رسيد.

دست سازماندهندگان و شرکت کنندگان در مراسمهاى اول مه در سراسر ايران درد نکند. *